ادا و اطوار سوریه و لیبی در راه موشکی شدن ایران
بخش قابل توجهی از موشکهایی که شلیک میشدند، توسط لیبیاییها آماده و پرتاب شد؛ لیبیها در ابتدا اجازه حضور ایرانیها در مراحل آمادهسازی و پرتاب را نمیدادند؛ این از تنها شروط همکاریشان بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، رژیم صهیونیستی حمله خود را علیه ایران آغاز کرد و بسیاری از محلههای تهران و چند شهر دیگر را هدف قرار داد. اما ایرانِ امروز، آن کشور بیدفاع دوران هشت سال جنگ تحمیلی نبود. کشوری که روزی در برابر رژیم بعثی با دستهای خالی و بدون تجهیزات و سلاح مدرن مقاومت کرد، حالا به یکی از قدرتهای بزرگ موشکی جهان تبدیل شده بود. در این جنگ ۱۲ روزه، ایران توانست با اقتدار در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی بایستد و از حریم خاکی خود دفاع کند.
شاید پیش از این، نام موشکها را فقط در اخبار شنیده بودیم و میدانستیم شهید حسن طهرانی مقدم را «پدر موشکی ایران» مینامند، اما در جنگ ۱۲ روزه، قدرت دفاع ایران را با پوست و خون خود حس کردیم و بارها بر روح بلند شهید طهرانیمقدم و یارانش درود فرستادیم. امروز، در ۶ آبانماه و همزمان با سالروز تولد «پدر موشکی ایران»، تصمیم گرفتیم مروری داشته باشیم به نقش او در شکلگیری یگان موشکی ایران، مسیری که از جنگ تحمیلی آغاز شد و به قدرت موشکی امروز ایران ختم شد.
بمبهای صدام بر سر مردم ایران
در شهریور ۱۳۵۹ بود که عراق حمله زمینی و هوایی خود را به ایران آغاز کرد اما وقتی مقاومت ایرانیها را دید و نتوانست به هدف خود که فتح سه روز خرمشهر بود، دست پیدا کندT جنگ شهری را بیش از پیش آغاز کرد. هواپیماهای عراقی روز به روز بمبهای خود را بر سر مردم ایران میریختند. بمبهایی که از شوروی و کشورهای غربی گرفته بودند. صدام تمام تجهیرات دفاعی و جنگی خود را از حمایتهای کشورهای غربی و عربی داشت؛ حتی اطلاعات مختصات برخی مناطق ایران برای حمله نظامی. این درحالی بود که ایران را جز چند کشور سوریه، لیبی و الجزایر و کره شمالی همراهی نمی کرد.
موشک جواب موشک
مردم به خیابانها آمده بودند و یکصدا شعاری را فریاد می زدند «رئیس جمهور ما، موشک جواب موشک». اما وقتی امام خمینی در سخنرانی خود فرمودند «جنگ ما یک جنگ مکتبی است و ما اجازه نداریم هر کاری بکنیم» مردم گوش به فرمان امام دادند و دیگر حرفی از موشک نزدند. اما صدام از این خلق و خوی اسلامی ایرانیها سوءاستفاده و جنگ شهری را شدت داد. بنابراین امام خمینی، براساس آیه ۱۹۴ بقره اجازه دادند، مناطق حساس شهرهای عراق تنها در حد رفع شر ظالم مورد هدف قرار گیرد. درنتیجه، به موشکهایی با برد بلند بسیار احتیاج پیدا کردیم.
رایزنی برای دریافت موشک از حافظ اسد
در مرداد ۱۳۶۳ دعوتی از جانب دو کشور لیبی و سوریه به وزارت سپاه ایران رسید. محسن رفیقدوست تصمیم گرفت به قصد بازدید و مذاکرات تعدادی از فرماندهان سپاه را نیز با خود ببرد. جمعی از فرماندهان ازجمله حسن طهرانیمقدم فرمانده توپخانه سپاه، شفیعزاده معاون طهرانیمقدم، محمد باقری، احمد دستجردی به همراه محسن رفیقدوست، وزیر سپاه وقت به دعوت کشور سوریه به دمشق رفتند.
در بازدیدی که از موشکهای سوریه داشتند؛ حسن طهرانیمقدم متوجه موشکهای دوربرد اسکادبی در ارتش سوریه میشود. موشک اسکادبی حدود سیصد کیلومتر برد داشت. درحالیکه توپخانه ایران، توپهایی با بردهای ۲۴ الی ۳۰ کیلومتر داشت؛ بلندترین برد توپهایی که میتوانست شلیک کند بهسختی تا بصره میرسید.
پیش از اولین سفر به سوریه، هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی از محسن رفیقدوست خواست تا تلاش خود را برای دریافت چند موشک از سوریها بکند. سوریه به خاطر شرایط جنگی که با اسرائیل در آن زمان داشت سلاحها و آرایش نظامیشان تحت نظارت شوروی انجام میشد و آمادگی تحویل موشک به ایران را نداشت. اما حافظ اسد که خواهان پیروزی ایران در جبهه جنگ با صدام و حامیانش بود؛ برای اینکه حسننیت خود را نشان دهد پیشنهاد آموزش آمادهسازی و پرتاب موشکها را به نیروهای ایرانی داد.
ماموریت محرمانه امیرعلی حاجیزاده
بعد از بازگشت هیأت تیم ایرانی از سوریه، یحیی رحیمصفوی از حسن طهرانیمقدم خواست تا تیمی تشکیل دهد و به سوریه اعزام شوند تا آموزشهای لازم را فرا بگیرند. این اقدام در حالی صورت گرفت که تلاش میکردند موشکهایی را از لیبی تأمین کنند. طهرانیمقدم باید فردی را معرفی میکرد تا در تهران مقدمات کار را آماده کند؛ کسی که در صورت رسیدن زودهنگام موشکها آنها را تحویل بگیرد و به محل امنی منتقل کند.
او تصمیم گرفت امیرعلی حاجیزاده که مسئول ستاد توپخانه بود را برای این مأموریت محرمانه انتخاب کند. پس از تأیید حاجیزاده توسط رحیمصفوی، جلسهای با او برگزار شد و مأموریتی که برایش در نظر گرفته شده بود به او اطلاع داده شد؛ در همان جلسه جزئیات کار نیز برای او تشریح گردید.

آغاز آموزش تیم ۱۳ نفره طهرانیمقدم در سوریه
تیم ۱۳ نفره «حدید» به سرپرستی حسن طهرانیمقدم عازم سوریه شد. قرار بود این تیم در مدت کمتر از شش ماه، آموزش کامل کار با موشکهای اسکاد بی و فراگ ۷ را فرا بگیرند. یک تیپ موشکی معمولا از پنج گروه تخصصی تشکیل میشود و هر گروه دستکم به پنج تا شش نفر نیرو نیاز دارد. به این ترتیب، برای تشکیل یک تیپ کامل موشکی حداقل به ۳۰ نفر نیرو نیاز بود؛ اما تیم طهرانیمقدم تنها ۱۳ نفر داشت. ازاینرو، باید به گونهای برنامهریزی میکردند که هر فرد بتواند دو یا حتی سه تخصص را به طور همزمان و در مدت کوتاه فرابگیرد.
پنج تخصص اصلی در این آموزش شامل موارد زیر بود: پرتاب، تست، فنی، هدایت، هواسنجی. براساس برنامهریزی انجامشده، اعضای تیم قرار بود دو ماه آموزش فشرده موشک اسکاد B را پشت سر بگذارند و پس از آن در مدت یک هفته با موشک فراگ ۷ نیز آموزش ببینند.
ساخت اولین شهر زیرزمینی موشکی ایران به ابتکار حاجیزاده
در تمام مدتی که حسن طهرانیمقدم و تیم ۱۳ نفرهاش در سوریه مشغول آموزش موشکی بودند، امیرعلی حاجیزاده در تهران در حال آمادهسازی مقدمات دریافت موشکها بود. از نظر فنی، برای اینکه برد موشکها بتواند به بغداد برسد، کرمانشاه بهترین گزینه برای احداث پایگاه موشکی بود. پس از رایزنیهای فراوان با فرماندهان نظامی، حاجیزاده موفق شد نیمی از پادگان شهید منتظری را برای این مأموریت در اختیار بگیرد. با این حال، فضایی که برای نگهداری موشکها نیاز داشتند، بیشتر از این مقدار بود. اما مسئولان تنها با واگذاری نیمی از پادگان موافقت کردند. حاجیزاده که میدانست این فضا پاسخگوی نیازها نیست، تصمیم گرفت از کوههای مجاور پادگان استفاده کند. او طرحی را ارائه داد تا با ایجاد تونلهایی به شکل نعل اسب در دل کوه، محلی امن و پنهان برای نگهداری موشکها ایجاد شود؛ محلی که هم از دید دشمنان دور بماند و هم از حملات احتمالی در امان باشد. به همین منظور، دو گروه مهندسی از سپاه مأمور شدند تا عملیات حفاری را آغاز کنند.
اما هنوز تونلهای پادگان شهید منتظری آماده نشده بود که خبر صدور مجوز ترخیص موشکها از لیبی به حاجیزاده رسید. او ناچار شد به صورت موقت، یک آشیانه در پایگاه هوایی مهرآباد و آشیانهای دیگر در پایگاه هوایی نوژه همدان را برای نگهداری موقت موشکها اختصاص دهد. تمام هشت موشک اسکاد B پس از ورود به ایران، در آشیانه پایگاه هوایی مهرآباد مستقر شدند. این مأموریت درنهایت چنان محرمانه بود که نهتنها نگهبانان از محتوای سوله اطلاعی نداشتند، بلکه حتی فرمانده پایگاه هوایی مهرآباد نیز نمیدانست در سولهای که تحت حفاظت نیروهای سپاه قرار دارد، چه چیزی نگهداری میشود.
شرط لیبی برای انتقال موشکها
دو هفته پیش از آنکه موشکها به ایران برسند، محسن رفیقدوست به امیرعلی حاجیزاده اطلاع داد که چند تن از بازرسان لیبیایی قرار است به ایران سفر کنند تا از محلهایی که برای نگهداری و پرتاب موشکها در نظر گرفته شده، بازدید انجام دهند. لیبیاییها تصمیم داشتند همراه با محموله موشکها، یک گردان نیروی آموزشدیده را نیز به ایران بفرستند. این نیروها برای آمادهسازی، نصب و پرتاب موشکها آموزش دیده بودند.
هرچند حسن طهرانیمقدم به همراه تیم خود در سوریه مشغول آموزش موشکهای اسکاد B بود، اما رفیقدوست اطمینان داشت که اگر از پذیرش نیروهای لیبیایی خودداری کند، قذافی احتمالا از ارسال موشکها به ایران صرفنظر خواهد کرد. در مذاکرات، لیبیاییها شرط گذاشتند که ایرانیها در فرایند پرتاب موشکها هیچ نقشی نداشته باشند و تمام مراحل توسط نیروهای خودشان انجام شود.

چاپ کتاب زیرزمینی به درخواست طهرانیمقدم
آموزشهای تخصصی موشکی در سوریه به پایان رسید و حالا حسن طهرانیمقدم و تیم ۱۳ نفرهاش آماده بازگشت به ایران بودند تا اولین موشکها را شلیک کنند و انتقام خونهای ریختهشده مردم بیگناه و کودکان ایرانی را از رژیم بعثی بگیرند.
در اواسط دوره آموزش، کارشناسان سوری اجازه دادند تا عکسبرداری، نتبرداری و فیلمبرداری صورت گیرد. اما هنگام بازگشت به ایران، سوریها از تحویل جزوهها و تصاویر امتناع کردند؛ امری که برای تیم حدید بسیار دشوار بود. با پیگیریها و رایزنیهای حسن طهرانیمقدم مقرر شد که سوریها از طریق سفارت ایران جزوهها را به دست آنها برسانند. وقتی جزوهها به ایران رسید، طهرانیمقدم دستور تدوین و تبدیل آنها به کتاب را صادر کرد؛ کتابی زیرزمینی که هرگز به ناشر یا چاپخانه سپرده نشد. قرار شد اعضای تیم حدید جزوهها را بررسی و مرتب کنند، خودشان تایپ و فتوکپی را انجام دهند و چند نسخه محدود از آن کتاب در اختیار داشته باشند.
شلیک اول، ۲۱ اسفند ۱۳۶۳
تیم موشکی ایران در آغاز قصد داشت کاخ ریاستجمهوری صدام در بغداد را هدف قرار دهد، اما امام برخلاف این ایده حکم دادند؛ زیرا نگران بودند حمله به بغداد موجب تشدید حملات صدام و هدف گرفتن تهران شود. دستور داده شد حملات به نقاطی از عراق انجام شود که پیام قدرت موشکی ایران را برساند، بدون آنکه بغداد مستقیم مورد هدف قرار گیرد.
طهرانیمقدم و حاجیزاده پس از بررسی گزینهها، مناطقی همچون العماره و کرکوک را پس از بغداد در اولویت قرار دادند. پس از نهایی شدن مواضع، در عصر یکشنبه ۱۹ اسفند دستور پرتاب اولین موشک به طهرانیمقدم ابلاغ شد. نخستین شلیک در ساعت ۳:۲۱ بامداد ۲۱ اسفند انجام شد؛ موشک به سمت مواضع مشخصشده شلیک شد. این حمله موشکی به کرکوک موجب وحشت و شگفتی رژیم بعث شد و در واکنش صدام مجددا تهران را هدف قرار داد؛ در پی این تحولات، امام محدودیت هدفگیری بغداد را برداشتند و به قرارگاه موشکی دستور آمادهسازی برای هدف گرفتن مناطق حساس بغداد داده شد.
در ساعت ۲:۴۰ نیمهشب ۲۲ اسفند نیز دو فروند موشک به سمت بغداد شلیک شدند. رسانههای عراقی در پوشش خبری تلاش کردند منشأ حملات را پنهان کنند و اغلب وقوع انفجارها را به «عملیات بمبگذاری داخلی» یا اقدامات گروههای دیگر نسبت دادند تا اعتراف به وجود توان موشکی ایران را به تعویق اندازند.
حوالی کاخ صدام، هدف بعدی حمله موشکی
شب بعد، کاروان موشکی به سمت الکراده حرکت و موشکی به نزدیکی کاخ صدام اصابت کرد. بامداد ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ موشک دیگری در منطقه شرقی کُواده به ساختمانی نزدیک کاخ اصابت کرد. ظهر ۲۷ اسفند موشکی به ساختمان بنای وزارت خارجه صدام اصابت و در ساعت ۵:۲۵ صبحِ ۲۸ اسفند موشک ششم به مرکز صنعتی و نفتی الدوره اصابت کرد. موشک هفتم نیز در ساعتهای اولیه بامداد ۵ فروردین ۱۳۶۴ شلیک شد و در مجتمع مسکونی افسران بلندپایه بعثی اصابت کرد؛ طی آن عملیات حدود ۳۱۰ افسر ارتش بعثی کشته شدند.
بخش قابل توجهی از موشکهایی که شلیک میشدند، توسط لیبیاییها آماده و پرتاب شد؛ لیبیها در ابتدا اجازه حضور ایرانیها در مراحل آمادهسازی و پرتاب را نمیدادند؛ این از تنها شروط همکاریشان بود. هرچند تیم «حدید» از این وضعیت ناراضی بود، طهرانیمقدم بارها سعی کرد آنها را آرام کند و این تجربهها را فرصتی برای مشاهده عملی آموزشها بداند.
پس از چند پرتاب توسط لیبیاییها، تیم «حدید» خواستار اجازه پرتاب توسط تیم موشکی ایران شد و درنهایت این درخواست پذیرفته شد. با این حال، لیبیاییها ناگهان ۲۵ قطعه از موشکها و سکوها را برداشتند و به سفارت لیبی منتقل کردند و از پرتابهای بیشتر خودداری کردند.
با وجود این مانع، تیم حسن طهرانیمقدم ظرف مدت هفده روز موفق شد هم سایت پرتاب و هم موشکها را برای انجام پرتاب توسط ایرانیها آماده کند.
منبع:
کتاب «خط مقدم»، فائزه غفارحدادی، انتشارات شهید کاظمی
۲۵۹
کد خبر 2135104
- خرید ارزان بلیط هواپیما از 900 ایرلاین رزرو ارزان 1.5 میلیون هتل در سراسر دنیا خرید آنلاین بلیط قطار با بهترین قیمت انواع تورهای مسافرتی، برای هر نوع سلیقه اخذ ویزای آنلاین 50 کشور در کوتاهترین زمان صدور فوری انواع بیمه مسافرتی داخلی و خارجی
-
مردی با رانندگی خرج زندگی ۲۸ نفر را میداد!
-
عکس/ هیتلر به همراه موسولینی در کنفرانس صلح در مونیخ؛ سال ۱۲۱۷
-
ادا و اطوار سوریه و لیبی در راه موشکی شدن ایران
-
عکس/ محمدرضا پهلوی پس از سوءقصد، روی تخت بیمارستان؛ سال ۱۳۲۷
-
کفن و دفن میت در تهران ۸۰ سال پیش چقدر هزینه داشت؟
-
عکس/ دیدار کیمیایی، بهروز وثوقی و اسفندیار منفردزاده چند سال بعد انقلاب
-
عکس/ شهید ستاری در حال قایقسواری و ماهیگیری در آمریکا؛ سال ۱۳۵۰
-
عکس/ یک قهوهخانه نزدیک رشت در دوران قاجار
-
یادمان نرود که روسها با ما چه کردهاند! / زخمهای تاریخی روسیه بر تن ایران







